جبهه حق

روز مباهله در «شاخص روشنگر بودن» و نقش ممتاز آن در «تمایز جبهه‌ی حق و باطل» است . مقام معظم رهبری

جبهه حق

روز مباهله در «شاخص روشنگر بودن» و نقش ممتاز آن در «تمایز جبهه‌ی حق و باطل» است . مقام معظم رهبری

فراخوان جشنواره ملی فرهنگی هنری مباهله اعلام شد

                      

           نخستین جشنواره ی فرهنگی هنری مباهله برگزار می گردد:                         

  علاقه مندان می توانند آثار خود را با توجه به محورهای جشنواره، در رشته های نقاشی، پویانمایی، وبلاگ نویسی،   داستان کوتاه،مقاله پژوهشی، خوشنویسی، فیلم کوتاه و طراحی و تصویرگری؛ تهیه کرده و از طریق ایمیل و تلگرام جشنواره، ارسال نمایند.

مهلت ارسال آثار تا دهه ی مبارک فجر می باشد. (1396/11/22)

« به برگزیدگان هر رشته جوایز ارزشمندی اهدا خواهد شد. »

 

راه های ارتباط با جشنواره ی مباهله به شرح ذیل است:

سایت جشنوارهwww.mobahelefestival.ir

تلگرام جهت ارسال آثارmobaheleFestival 09019510650@

ایمیل جهت ارسال آثارinfo @mobahelefestival.ir

اینستاگرام جشنوارهMobaheleFestival

دبیرخانه: 05137135152

دفتر مرکزی: 02188174417

 

فرصت ثبت نام در مسابقه مباهله تمدید شد. تقویم جدید به شرح ذیل می باشد:

 

                                                                         

پایان مهلت ارسال آثار: دهه مبارک فجر ( 1396/11/22)

 

آغاز داوری: ولادت حضرت زهرا(س) ( 1396/12/18)

 

                       مراسم اختتامیه جشنواره و اعلام نتایج: ولادت امام علی (ع) ( 1397/01/11)         

ایه مباهله



آشنـای غریــب   , tak_setareh71



مباهله، نمایانگر حقّانیت اسلام و نشانگر عظمت و مقام علی بن ابیطالب (ع)، حضرت فاطمه (س)، امام حسن (ع) و امام حسین (ع)

»»» ماجرای مباهله در قرآن کریم «««

در آیه ۶۱ آل عمران می‎خوانیم:
«فَمَنْ حَاجَّکَ فِیهِ مِنْ بَعْدِ ما جاءَکَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعالَوْا نَدْعُ أَبْناءَنا وَ أَبْناءَکُمْ وَ نِساءَنا وَ نِساءَکُمْ وَ أَنْفُسَنا وَ أَنْفُسَکُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَى الْکاذِبِینَ؛
هر گاه بعد از علم و دانشی که (درباره مسیح) به تو رسیده (باز) کسانی با تو به محاجّه و ستیز برخیزند، به آنها بگو بیایید ما فرزندان خود را دعوت کنیم، شما هم فرزندان خود را دعوت کنید، ما زنان خویش را دعوت نماییم، شما هم زنان خود را، ما از نفوس خود دعوت کنیم، شما نیز از نفوس خود، آن گاه مباهله کنیم و لعن خدا را بر دروغگویان قرار دهیم.»


معنی مباهله
واژه مباهله در اصل از «بَهْل» گرفته شده و به معنی رها کردن و برداشتن قید و بند از چیزی است.
و اگر آن را گاهی به معنی «هلاکت و لعن و دوری از خدا» گرفته‎اند نیز به خاطر این است که رها کردن و واگذار کردن بنده به حال خود، این نتایج را به دنبال می‎آورد. و از نظر مفهوم متداول که از آیه‌ فوق گرفته شده به معنی نفرین کردن دو نفر به یکدیگر است به این ترتیب که افرادی که با هم درباره مسأله مهم مذهبی گفتگو دارند در یک جا جمع شوند و به درگاه خدا ابتهال و تضرّع کنند و از او بخواهند که دروغگو را رسوا و مجازات کند.

داستان مباهله
سال دهم هجرت بود، پیامبر اسلام ـ صلّی الله علیه و آله ـ قبلاً نامه‎ای به اُسقف نجران (روحانی بزرگ مسیحیان به نام ابو حارثه) نوشته بود، و او و مردم مسیحی نجران را به اسلام دعوت کرده بود. نجران با هفتاد دهکده‌ی تابع خود، در نقطه مرزی بین حجاز و یمن قرار داشت، و ساکنان آن مسیحی بودند. اُسقف، نامه پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ را با دقت خواند و در جلسه شورای خود مطرح کرد. یکی از افراد برجسته شورا به نام «شرحبیل» که فردی اندیشمند و کاردان بود، گفت: «من در امور مذهبی تخصّص ندارم، ولی ما مکرر از پیشوایان مذهبی شنیده‎ایم که روزی مقام نبوّت از نسل اسحاق ـ علیه السلام ـ به نسل اسماعیل ـ علیه السلام ـ منتقل می‎شود، محمد ـ صلّی الله علیه و آله ـ که از نسل اسماعیل ـ علیه السلام ـ است، بعید نیست همان پیامبر موعود باشد باید به تحقیق پرداخت.»
شورا نظر داد که جمعی فهیم و کاردان به مدینه مسافرت کنند، و از نزدیک دلایل محمد ـ صلّی الله علیه و آله ـ را بشنوند و مورد بررسی قرار دهند.
با این نظریه موافقت شد، شصت نفر از ارزنده‎ترین و داناترین مردم نجران که در رأس آنها سه نفر از پیشوایان مذهبیشان قرار داشتند، به صورت هیئتی به سوی مدینه حرکت نمودند. آن سه نفر عبارت بودند از:
۱. ابو حارثه، اسقف اعظم نجران، نماینده رسمی کلیساهای روم در حجاز
۲. عبدالمسیح رئیس هیئت نمایندگی، که به عقل و درایت معروف بود
۳. اَیهَم یکی از شخصیت‌های محترم و کهنسال مسیحی[۱].

هیئت وارد مدینه شدند و به محضر رسول خدا ـ صلّی الله علیه و آله ـ رسیدند، و بحث و بررسی آغاز شد و ادامه یافت، سرانجام نمایندگان نجران به پیامبر گفتند: «گفتگوهای شما ما را قانع نمی‎کند، راه این است که در وقت معین و درنقطه معینی با یکدیگر مباهله کنیم، و بر دروغگو نفرین بفرستیم، و از خدا بخواهیم دروغگو را هلاک کند.»
در این هنگام آیه فوق بر پیامبر نازل شد، پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ مطابق فرمان خدا، حاضر به مباهله شد. وقت[۲] و محل مباهله در نقطه‎ای در بیرون شهر مدینه در دامنه صحرا تعیین گردید. هیئت نجران از حضور پیامبر خارج شدند و سران هیئت در مجلس محرمانه خود گفتند: «هرگاه محمّد با افسران و سربازان خود به میدان مباهله آمد، و به مباهله خود جلوه مادی داد، متوجه می‎شویم او غیر صادق است و با او مباهله می‎کنیم، و اگر با جگر گوشه‎ها و فرزندانش با وضعی پیراسته از هرگونه تظاهر به شکوه مادی آمد، پیدا است که او پیامبر راستگو است، که به قدری به خود و نبوّتش اطمینان دارد که حاضر است خود و نزدیکانش را در معرض خطر قرار دهد. اگر چنین شد، ما با او مباهله نمی‎کنیم.»
آنها در این گفتگو بودند که ناگاه قیافه نورانی پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ و چهار تن دیگر نمایان گردید. آن چهار تن علی ـ علیه السلام ـ، فاطمه ـ علیها السلام ـ، حسن و حسین ـ علیهما السلام ـ بودند.

اسقف گفت: «من چهره‎هایی را می‎نگرم که هرگاه دست به دعا بلند کنند، و از خدا بخواهند که کوهی از مکّه را از جا بکند، بی‎درنگ کنده می‎شود، بنابراین مباهله نکنید، که اگر مباهله کنید، همه مسیحیان هلاک می‎شوند و در سراسر زمین تا قیامت یک نفر مسیحی باقی نمی‎ماند.»
مسلمانان از مهاجر و انصار برای تماشای صحنه، از مدینه خارج شده بودند، هیئت نجران از مباهله منصرف شد و حاضر شدند هر سال جزیه (مالیات سالانه) بپردازند، و در برابر آن، حکومت اسلامی از جان و مال آنها دفاع کند[۳].

ماجرای مباهله علاوه بر این که دلالت بر حقّانیت اسلام و شکست هیئت بلند پایه مسیحیان دارد، نشانگر عظمت مقام علی ـ علیه السلام ـ و فاطمه ـ علیها السلام ـ و حسن و حسین ـ علیهما السلام ـ است، چرا که پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ از میان آن همه مسلمانان تنها اینها را به صحنه مباهله آورد. و با تطبیق به آیه مباهله، حضرت علی ـ علیه السلام ـ به عنوان جان پیامبر و حسن و حسین ـ علیهما السلام ـ به عنوان پسران پیامبران معرفی شده‎اند.

با توجه به این که به اجماع مفسّران شیعه و سنّی، منظور از «اَبْنائَنا» (پسران ما) حسن و حسین ـ علیهما السلام ـ است، و منظور از «نِسائَنا» (زنان ما) حضرت زهرا ـ علیها السلام ـ است و منظور از «اَنْفُسَنا» (از نفوس خود ما) حضرت علی ـ علیه السلام ـ است.[۴]
مطابق بعضی از اخبار، پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ هنگام حرکت به محل مباهله، دست حسن و حسین ـ علیهما السلام ـ را گرفته بود، و علی ـ علیه السلام ـ پیش روی پیامبر و فاطمه ـ علیها السلام ـ پشت سر آن حضرت، حرکت می‎کردند[۵].

نیز روایت شده: پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ فرمود: «اگر هیئت نجران، حاضر به مباهله می‎شدند، همه آنها به صورت خوک و میمون مسخ می‎گردیدند.»
هنگامی که هیئت نجران از مدینه خارج شدند، پس از اندکی پیمودن راه، عاقِب و سید به مدینه نزد پیامبر بازگشتند، هدایایی را به آن حضرت اهدا نموده و هر دو قبول اسلام کردند[۶].

پی نوشت‌ها:
[۱] طبق بعضی از روایات، بزرگ این هیئت، دو نفر به نام عاقب و سیّد، معرفی شده‎اند. مجمع البیان،‌ج ۱ و ۲، ص ۴۵۱
[۲] وقت مباهله، روز ۲۴ ماه ذیحجه سال ۱۰ هجرت، بین الطّلوعین بوده است.
[۳] تاریخ یعقوبی، ج ۲، ص ۲۲؛ سیره حلبی، ج ۳، ص ۲۳۹؛ مجمع البیان، ج ۱ و ۲، ص ۴۵۲. در قرار داد صلح بنابراین شد که هیئت نمایندگی نجران، در هر سال دو هزار حُلّه (لباس روپوش مخصوص) که قیمت هر کدام معادل چهل درهم باشد، به حکومت اسلامی بپردازند، و سی زره و سی نیزه و سی اسب به عنوان عاریه در اختیار حکومت اسلامی قرار دهند. (مجمع البیان، ج ۱ و ۲، ص ۴۵۲).
[۴] احقاق الحق، ج ۳، ص ۴۶، به نقل از مدارک متعدد اهل تسنن؛ الدّر المنثور، ج ۲، ص ۳۹.
[۵] بحار، ج ۲۱، ص ۳۳۸.
[۶] مجمع البیان، ج ۱ و ۲، ص

فراخوان جشنواره ملی فرهنگی هنری مباهله اعلام شد

                      

           نخستین جشنواره ی فرهنگی هنری مباهله برگزار می گردد:                         

  علاقه مندان می توانند آثار خود را با توجه به محورهای جشنواره، در رشته های نقاشی، پویانمایی، وبلاگ نویسی،   داستان کوتاه،مقاله پژوهشی، خوشنویسی، فیلم کوتاه و طراحی و تصویرگری؛ تهیه کرده و از طریق ایمیل و تلگرام جشنواره، ارسال نمایند.

مهلت ارسال آثار تا دهه ی مبارک فجر می باشد. (1396/11/22)

« به برگزیدگان هر رشته جوایز ارزشمندی اهدا خواهد شد. »

 

راه های ارتباط با جشنواره ی مباهله به شرح ذیل است:

سایت جشنوارهwww.mobahelefestival.ir

تلگرام جهت ارسال آثارmobaheleFestival 09019510650@

ایمیل جهت ارسال آثارinfo @mobahelefestival.ir

اینستاگرام جشنوارهMobaheleFestival

دبیرخانه: 05137135152

دفتر مرکزی: 02188174417

 

فرصت ثبت نام در مسابقه مباهله تمدید شد. تقویم جدید به شرح ذیل می باشد:

 

                                                                         

پایان مهلت ارسال آثار: دهه مبارک فجر ( 1396/11/22)

 

آغاز داوری: ولادت حضرت زهرا(س) ( 1396/12/18)

 

                       مراسم اختتامیه جشنواره و اعلام نتایج: ولادت امام علی (ع) ( 1397/01/11)         

مباهله سند عظمت اهل بیت


create کشوری forum اضافه کردن دیدگاه جدید remove_red_eye 308 خواندن

معنای لغوی و اصطلاحی مباهله

مباهله در اصل از «بَهل» به معنی رها کردن و برداشتن قید و بند از چیزی است. اما مباهله به معنای لعنت کردن یکدیگر و نفرین کردن است. کیفیت مباهله به این گونه است که افرادی که درباره مسئله مذهبی مهمی گفتگو دارند در یک جا جمع شوند و به درگاه خدا تضرّع کنند و از او بخواهند که دروغ گو را رسوا سازد و مجازات کند.

شرح مختصر واقعه مباهله
مباهله پیامبر با مسیحیان نجران، در روز بیست وچهارم ذی الحجّه سال دهم هجری اتفاق افتاد. پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم طی نامه ای ساکنان مسیحی نجران را به آیین اسلام دعوت کرد. مردم نجران که حاضر به پذیرفتن اسلام نبودند نمایندگان خود را به مدینه فرستادند و پیامبر آنان را به امر خدا به مباهله دعوت کرد. وقتی هیئت نمایندگان نجران، وارستگی پیامبر را مشاهده کردند، از مباهله خودداری کردند. ایشان خواستند تا پیامبر اجازه دهد تحت حکومت اسلامی در آیین خود باقی بمانند.

موقعیت جغرافیایی
بخش با صفای نجران، با هفتاد دهکده تابع خود، در نقطه مرزی حجاز و یمن قرار گرفته است. در آغاز طلوع اسلام این نقطه، تنها نقطه مسیحی نشین حجاز بود که مردم آن به عللی از بت پرستی دست کشیده و به آیین مسیح علیه السلام گرویده بودند.

دعوت به اسلام
پیامبر اکرم، حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله وسلم برای گزاردن رسالت خویش و ابلاغ پیام الهی، به بسیاری از ممالک و کشورها نامه نوشت یا نماینده فرستاد تا ندای حق پرستی و یکتاپرستی را به گوش جهانیان برساند. هم چنین نامه ای به اسقف نجران، «ابوحارثه»، نوشت و طی آن نامه ساکنان نجران را به آیین اسلام دعوت فرمود.

نامه حضرت محمد صلی الله علیه و آله وسلم به اسقف نجران
مشروح نامه پیامبر به اسقف نجران چنین بود: «به نام خدای ابراهیم و اسحاق و یعقوب. [این نامه ایست] از محمد، پیامبر خدا، به اسقف نجران. خدای ابراهیم و اسحاق و یعقوب را ستایش می کنم و شما را از پرستش بندگان به پرستش خدا فرا می خوانم. شما را دعوت می کنم که از ولایت بندگان خدا خارج شوید و در ولایت خداوند درآیید و اگر دعوت مرا نپذیرفتید باید به حکومت اسلامی مالیات (جزیه) بپردازید [تا در برابر این مبلغ، از جان و مال شما دفاع کند] و در غیر این صورت به شما اعلام خطر می شود».

عکس العمل نجرانی ها
نمایندگان پیامبر که حامل نامه دعوت به اسلام از جانب پیامبر بودند، وارد نجران شدند و نامه را به اسقف نجران دادند. او نیز شورایی تشکیل داد و با آنان به مشورت پرداخت. یکی از آنان که به عقل و درایت مشهور بود گفت: «ما بارها از پیشوایان خود شنیده ایم که روزی منصب نبوت از نسل اسحاق به فرزندان اسماعیل انتقال خواهد یافت و هیچ بعید نیست که محمد ـ که از اولاد اسماعیل است ـ همان پیامبر موعود باشد». بنابراین شورا نظر داد که گروهی به عنوان هیئت نمایندگان نجران به مدینه بروند تا از نزدیک با محمد صلی الله علیه و آله وسلم تماس گرفته، دلایل نبوت او را بررسی کنند.

گفتگوی پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم با هیئت نجرانی
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم در مذاکره ای که با هیئت نجرانی در مدینه به انجام رسانید آنان را به پرستش خدای واحد دعوت کرد. امّا آنان بر ادعای خود اصرار داشتند و دلیل الوهیت مسیح را، تولد عیسی علیه السلام بدون واسطه پدر می دانستند. در این هنگام فرشته وحی نازل شد و این سخن خدا را بر قلب پیامبر جاری ساخت: «به درستی که مَثَل عیسی نزد خداوند مانند آدم است که خدا او را از خاک آفرید». در این آیه، خداوند، با بیان شباهت تولد حضرت عیسی علیه السلام و حضرت آدم علیه السلام ، یادآوری می کند که آدم را با قدرت بی پایان خود، بدون این که دارای پدر و مادری باشد، از خاک آفرید و اگر نداشتن پدر گواه این باشد که مسیح فرزند خداست، پس حضرت آدم برای این منصب شایسته تر است؛ زیرا او نه پدر داشت و نه مادر. اما با وجود گفتن این دلیل، آنان قانع نشدند و خداوند به پیامبر خود، دستور مباهله داد تا حقیقت آشکار و دروغ گو رسوا شود.

مباهله، آخرین حربه
خداوند پیش از نازل کردن آیه مباهله، در آیاتی چند به چگونگی تولد عیسی علیه السلام می پردازد و مسیحیان را با منطق عقل و استدلال روبرو می کند و از آنان می خواهد که عاقلانه به موضوع بنگرند. بنابراین پیامبر، در ابتدا سعی کرد با دلایل روشن و قاطع آنان را آگاه کند، اما چون استدلال موجب تنبّه آنان نشد و با لجاجت و ستیز آنان مواجه گشت، به امر الهی به مباهله پرداخت. خداوند در آیه 61 سوره آل عمران می فرماید: «هرگاه بعد از دانشی که به تو رسیده، کسانی با تو به محاجّه و ستیز برخیزند، به آنها بگو بیایید فرزندانمان و فرزندانتان و زنانمان و زنانتان، و ما خویشان نزدیک و شما خویشان نزدیک خود را فرا خوانیم؛ سپس مباهله کنیم و لعنت خدا را بر دروغ گویان قرار دهیم».

دیدگاه بزرگان نجران درباره مباهله
در روایات اسلامی آمده است که چون موضوع مباهله مطرح شد، نمایندگان مسیحی نجران از پیامبر مهلت خواستند تا در این کار بیندیشند و با بزرگان خود به شور بپردازند. نتیجه مشاوره آنان که از ملاحظه ای روان شناسانه سرچشمه می گرفت این بود که به افراد خود دستور دادند اگر مشاهده کردید محمد با سر و صدا و جمعیت و جار و جنجال به مباهله آمد با او مباهله کنید و نترسید؛ زیرا در آن صورت حقیقتی در کار او نیست که متوسل به جاروجنجال شده است و اگر با نفرات بسیار محدودی از نزدیکان و فرزندان خردسالش به میعادگاه آمد، بدانید که او پیامبر خداست و از مباهله با او بپرهیزید که خطرناک است.

در میعادگاه چه گذشت؟
طبق توافق قبلی، پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم و نمایندگان نجران برای مباهله به محل قرار رفتند. ناگاه نمایندگان نجران دیدند که پیامبر فرزندش حسین علیه السلام را در آغوش دارد، دست حسن علیه السلام را در دست گرفته و علی و زهرا علیهماالسلام همراه اویند و به آنها سفارش می کند هرگاه من دعا کردم شما آمین بگویید. مسیحیان، هنگامی که این صحنه را مشاهد کردند، سخت به وحشت افتادند و از این که پیامبر، عزیزترین و نزدیک ترین کسانِ خود را به میدان مباهله آورده بود، دریافتند که او نسبت به ادعای خود ایمان راسخ دارد؛ زیرا در غیر این صورت، عزیزان خود را در معرض خطر آسمانی و الهی قرار نمی داد. بنابراین از اقدام به مباهله خودداری کردند و حاضر به مصالحه شدند.

سخنان ابوحارثه درباره مصالحه
هنگامی که هیئت نجرانی پیامبر را در اجرای مباهله مصمّم دیدند، سخت به وحشت افتادند. ابوحارثه که بزرگ ترین و داناترین آنان و اسقف اعظم نجران بود گفت: «اگر محمد بر حق نمی بود چنین بر مباهله جرئت نمی کرد. اگر با ما مباهله کند، پیش از آن که سال بر ما بگذرد یک نصرانی بر روی زمین باقی نخواهد ماند». و به روایت دیگر گفت: «من چهره هایی را می بینم که اگر از خدا درخواست کنند که کوه ها را از جای خود بکند، هر آینه خواهد کَند. پس مباهله نکنید که در آن صورت هلاک می شوید و یک نصرانی بر روی زمین نخواهد ماند».

سرانجام مباهله
ابوحارثه، بزرگ گروه، به خدمت حضرت آمد و گفت: «ای ابوالقاسم، از مباهله با ما درگذر و با ما مصالحه کن بر چیزی که قدرت بر ادای آن داشته باشیم». پس حضرت با ایشان مصالحه نمود که هرسال دوهزار حُلّه بدهند که قیمت هر حلّه چهل درهم باشد و بر آنان که اگر جنگی روی دهد، سی زره و سی نیزه و سی اسب به عاریه بدهند.

مباهله، اثبات صدق دعوت پیامبر
مباهله پیامبر با نصرانیان نجران، از دو جنبه نشان درستی و صداقت اوست. اوّلاً، محض پیشنهاد مباهله از جانب پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم خود گواه این مدعاست؛ زیرا تا کسی به صداقت و حقانیّت خود ایمان راسخ نداشته باشد پا در این ره نمی نهد. نتیجه مباهله، بسیار سخت و هولناک است و چه بسا به از بین رفتن و نابودی دروغ گو بینجامد. از طرف دیگر، پیامبر کسانی را با خود به میدان مباهله آورد که عزیزترین افراد و جگرگوشه های او بودند. این خود، نشان عمق ایمان و اعتقاد پیامبر به درستی دعوتش می باشد که با جرأت تمام، نه تنها خود، بلکه خانواده اش را در معرض خطر قرار می دهد.

مباهله، سند عظمت اهل بیت
مفسران و محدثان شیعه و اهل تسنّن تصریح کرده اند که آیه مباهله در حق اهل بیت پیامبر نازل شده است و پیامبر تنها کسانی را که همراه خود به میعادگاه برد فرزندانش حسن و حسین و دخترش فاطمه و دامادش علی علیهم السلام بودند. بنابراین منظور از «اَبْنائَنا» در آیه منحصرا حسن و حسین علیهماالسلام هستند، همان طور که منظور از «نِساءَنا» فاطمه علیهاالسلام و منظور از «اَنْفُسَنا» تنها علی علیه السلام بوده است. این آیه هم چنین به این نکته لطیف اشاره دارد که علی علیه السلام در منزلت جان و نفس پیامبر است.

دو روایت در شأن اهل بیت
در کتاب عیون اخبار الرّضا درباره مجلس بحثی که مأمون در دربار خود تشکیل داده بود، چنین آمده است: امام علی بن موسی الرضا علیه السلام فرمودند: «خداوند پاکان بندگان خود را در آیه مباهله مشخص ساخته است و به دنبال نزول این آیه، پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم ، علی و فاطمه و حسن و حسین علیهم السلام را با خود به مباهله برد. این مزیّتی است که هیچ کس در آن بر اهل بیت پیشی نگرفته و فضیلتی است که هیچ انسانی به آن نرسیده و شرفی است که قبل از آن، هیچ کس از آن برخوردار نبوده است».

در کتاب غایة المرام به نقل از صحیح مسلم آمده است: روزی معاویه به سعد بن ابی وقاص گفت: چرا ابوتراب را دشنام نمی گویی؟ گفت: از آن وقت که به یاد سه چیز افتادم که پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم درباره علی فرمود، از این کار صرف نظر کردم. یکی آن بود که وقتی آیه مباهله نازل شد پیغمبر تنها از فاطمه و حسن و حسین و علی دعوت کرد و سپس فرمود: «اللهم هؤلاء اهلی؛ خدایا، اینها خاصّان منند»...

نزول آیه تطهیر در روز مباهله
روزی که پیامبر خدا صلی الله علیه و آله وسلم قصد مباهله کرد، قبل از آن عبا بر دوش مبارک انداخت و حضرت امیرالمؤمنین و فاطمه و حسن و حسین علیهم السلام را در زیر عبای مبارک جمع کرد و گفت: «پروردگارا، هر پیغمبری را اهل بیتی بوده است که مخصوص ترینِ خلق به او بوده اند. خداوندا، اینها اهل بیت منند. پس شک و گناه را از ایشان برطرف کن و ایشان را پاکِ پاک کن.» در این هنگام جبرئیل نازل شد و آیه تطهیر را در شأن ایشان فرود آورد: «همانا خداوند اراده فرمود از شما اهل بیت پلیدی را برطرف فرماید و شما را پاکِ پاک کند.

اعمال روز مباهله
روز بیست و چهارم ذی الحجّه، روز مباهله پیامبر با مسیحیان نجران است که در نزد مسلمانان، اهمیت خاصّی دارد؛ چرا که گواه حقانیت و درستی دعوت پیامبر و عظمت شأن اهل بیت مکرّم اوست. در کتاب شریف مفاتیح الجنان، اعمال مخصوصی بدین شرح برای این روز ذکر شده است:

اول: غسل، که نشان پالایش ظاهر از هر آلودگی و آمادگی برای آرایش جان و صفای باطن است؛

دوم: روزه، که سبب شادابی درون است؛

سوم: دو رکعت نماز؛

چهارم: دعای مخصوص این روز که به دعای مباهله معروف است و شبیه دعای سحر ماه رمضان می باشد.

هم چنین در این روز خواندن زیارت امیرالمؤمنین به ویژه زیارت جامعه روایت شده است. احسان به فقرا و محرومان به تأسّی از مولی الموحدین علی علیه السلام که در رکوع نمازش به نیازمند احسان فرمود، سفارش شده است.

بخش هایی از دعای روز مباهله

خداوندا، بر محمد و آل محمد درود فرست و به من شادی و خرّمی، استقامت و گشایش، عافیت و سلامت و کرامت، روزی پاک و فراوان، و هر نعمت و وسعت که نازل شده یا از آسمان به زمین نازل می شود، قسمت کن.

خداوندا، اگر گناهان چهره مرا نزد تو فرسوده اند و میان من و تو حایل شده اند و حالم را نزد تو دگرگون کرده اند، از تو درخواست می کنم به نور آبرویت که خاموش نشود و به آبروی حبیبت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله وسلم و به آبروی وصیّت علّی مرتضی علیه السلام و به حق اولیائت که آنها را برگزیدی که بر محمد و آل محمد درود بفرستی و هر گناه که کرده ام بیامرزی و مرا در باقی مانده عمرم حفاظت کنی.

خداوندا، من مطیع توام، پس از من خشنود باش. عملم را ختم به خیر کن و ثواب آن را برایم در بهشت مقرّر دار و آنچه خود سزاوار آنی برای من انجام ده، ای سزاوار تقوا و آمرزش. رحمت فرست بر محمد و آل محمد و به رحمت خود به من رحم کن، ای مهربان ترینِ مهربانان.